تو که باشی بسه

مگه من جز “نفس” چی میخام !؟

*

برات مینویسم دوست دارم

میدونم که نمیدونی ولی میدونم که میخونی ؛ آرزوم اینه که نخونده بدونی . . .

بیـآ برگــرد …

با همـ گاه ،

با همـ رـاه ،

با همـ ..

” آه “

    مـرا دور از تـــو خواهد کـُشتـ

     “با همـ ” های ِ بعـد از تــو ..

* 

.

.

.

همیشه کسانی هستند

که در نهایت دلتنگی

نمی توانیم آنها را در آغوش بگیریم

بدترین اتفاق شاید همین باشد…

*

.

.

.

جــاییـ هستـ کِ دیگه کمـ میاری !!

از اومدن هـا …

رفتن هـا . ..

شکستن هـا . . .

جآیی ک فقطـ میخوآیـ یکی باشه !

یکیـ بمونهـ همیشه کنارتـ باشه !!

من الــان اونجــامـ !

تـــــو کجــایی ؟؟!

یه ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ در ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ

ﻭﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎشی،

ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﻭﺝ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ …

*

پُر ام از هیاهوی زندگی

میخواهم دفن کنم غم هایم را در چال گونه ات

لطفا لبــخند بزن !!!

.

.

.

.

.

هیچ وقت نمی توانی چیزی را که قرار است از دست یدهی ،  نگه داری !

تو فقط قادر هستی ، چیزی را که داری، قبل از آنکه از دستش بدهی …عاشقانه دوست داشته باشی !!

مــن کــهـ نمیــــدانــــمـ

خدا می داند تنها

که شاید تــــو هم جایی همین حوالی داری

برایِ دلتنگی هایت دنبالِ من می گردی

میزِ شامِ امشب را دو نفره چیده ای

به امیــــد اینکه در بــاز شود، مــن از راه بیــآیــمـ

اگــــر چنــین استـــــ

کاش تو هم امشب در گوشِ خدا بگویی

خدا جان !

شام یخ کرد که هیچ دستانم بی حِس شد

از سرمای نبودنشـ

راه رـا زودتــــر نشانش بــده . ….

*

کم طاقتی عادت آن روزهایت بود

این روزها برای گرفتن خبری از من

عجب صـــــــــــــــــــــبور شده ای …!

*

توکه نیستی…

دیگر فروت نینجا هم لذت بخش نیست

کاش بودی…

تا با شوخ طبعی هایتــ

با من بازی میکردی

و من هر بار…

به قصد برنده شدنت میباختم.

کاش میبودی “جان دلم”

*

رو بـه روم عکس کـسیِ که بـه روم چشماشــو بـست

یه نفـر بغضــشو بـاز کــنار عکس من شـکست

تــوی زندگی هرکــس یـه نفـر هست که نــیست

توی زنــدگی هر کس یه نفـر نیست که هست …

*

رابطه های امروزی نخواستن همدیگه نیست

خواستن یکی دیگست …!!!

*

 درخت هم که باشی

من

دارکوبی می شوم که هفتاد و سه بار در دقیقه

تو را می بوسد . . .

*

دوستت دارم ، همین ؛

این نه قابل محاسبه است نه قابل شمارش ،

حتی نمی توانی میزانش را تخمین بزنی !

بی انتهاست تا وقتی هستم تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی …

*

گآهی وقتــــ ها…

دلتـــ میخوآهـــد…

یکی را صدآ کنی و بگویی:

“سلــــآم…می آیی قدم بزنیم؟!…”

گآهی…

آدم چه چیز هآی ســــــآدـهـ ای را ندآرد…

*

*

خدایا…

خیلی ها دلمو شکستن ؛ دیگه تحمل ندارم !

شب بیا باهم بریم سراغشون ….

من نشونت میدم ؛

تو ببخششون … !!!

*

*

من

خسته

تنها

افسرده

گیر افتاده بین روزمرگی های لعنتی

و چیزی که دیگران از من تو ذهنشون ساختن

شاد

شنگول

عاشق خل وچل بازی

سرزنده

سرزنده

سرزنده

چه قدر سخته غرق جمعیت بودن در عین تنهایی . . .

*

مـــن لبخند مـــی زنم ،

از تـــه دل مــی خندم ، گاهــی مست مـــی کنم …

تــا همــه بدانند بــی تــو ملالـــی نیست !!!

اما دلــم مـــی گویـــد چــه ناشیانـــه تمــرین مـــی کنی هــر لحظــه

(شکســته نـــشدن) را .. !!

دلــ ـــــم کــه میگیرد…

به خودم وعــ ــــده های روز خوب را میدهـــ ــم

از همــ ــان وعده های خوبــی که:

سالهــ ــــاست به امیــ ـــد رسیدنشان

تقویــ ــم را خط خطی میکنم…

*

یـآدش بــخیـر

یـــک روز بــود کـه دلِ سنگـم

بـآ دیدنِ اسمـــَش رویِ گــوشی می لرزید . . .

*

*

دَم از بازی حکم میزنی !

دَم از حکم دل میزنی !

پس به زبان “قمار” برایت میگوی م!

قمار زندگی را به کسی باختم که “ تک ” “ دل ” را با “خشت” برید !

باخت ِ زیبایی بود !

یاد گرفتم به دل ، “ دل ” نبندم !

یاد گرفتم از روی “ دل ” حکم نکنم !

دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند !

 *

همیشه میگوید تنهایم؛

نمی شنود صدایی را که همین حوالی در گوشش زمرمه میکند:همیشه کنارت هستم

خدایا کمی بلندتر زمزمه کن

صداهایی مبهم نمیگذارند صدایت به او برسد.....

تمام دنیا هم که بگ ویند تو مال من نیستی،

باز هم این دل زبان نفهم،

بهانه ات را میگیرد!!!!!!

من اگر میخندم تنها به اجبار عکاس روزگار است

وگرنه من کجا خنده کجا!!!!!!

به هیچ کس در این دنیا وابسته نباش

حتی سایه ات به هنگام تاریکی

تو را ترک میکند......

هروقت که بارونمیزنه..

تورو کنارم میبینم..

فکر میکنم پیش منی..

هنوزم عاشق ترینم..!

*

בلم בیگر بـہ زندگے گرمـ نیست.

ماבر مے گویـב:

بایـב کمے بـہ خوבتـ برسے

اما چگونـہ

وقتے از هر طرف مے روم،

بـہ تو مے رسمـ

*

*

عـــآدَٺ مــــے ڪــُنـَـــم :

بــہ دآشــٺـــَـטּ چــیـــزے وَ سـِپـَـس نـَـدآشـٺـَـنـَــش

بــہ بـــودَטּ ڪــَـســـے وَ ســِـپـَـس بـــہ نــَبــودَنـــَــش

ٺــَــنــہــآ عــآدَٺ مــے ڪـُـنــَـمــ . . .

اَمــآ فــَـرآمــوش نـــہ . . . ! !

*

چه ساده باور کردی باورهایی راکه چوب حراج به باورهایت زدند

اما نمیدانستی که آنها فقط میخواستند اورا از تو بگیرند همممممممین......!!!!!!!!

احساست را در اعماق دریاها پنهان کن

زیر زمین دفن کن

در صندوقچه ی دلت مخفی کن

یابه دل آسمان بسپار

اما

زیاد مطمعن نباش

دلم امواج احساساتت را از هر کجا که باشد دریافت میکند......

.

.

.

.

زندگی همینه :

انتظار یه آغوش بی منت …

یه بوس بی عادت …

یه دوستت دارم بی علت …

باور کن زندگی همین دوست داشتنهای ساده س …

.

.

.

.

مادربزرگ می گفت :

قلبت که بی نظم زد، از همیشه عاشق تری !

اشکت که بی اختیار ریخت ، از همیشه دلتنگ تری!

شبت که با درد گذشت ، فکرت از همیشه درگیرترست !

مادر بزرگم …!

این روزها بیشتر از همیشه ،

عاشقترم ، دلتنگترم , درگیرترم ! چون عشقمو  دارم

.

.

.

.

کاش می شد ،

فقط…

تــــــــ ــــــــو رو داشته باشم…!

خدا هی بپرسد:

خب، دیگه چه؟

من بگم:

هیچی!

همین کافیه…!!!

.

.

.

.

چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم،

اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی،

قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی،

زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی .

گفتند فراموشش کن آرام میگیری …

فراموشش کردم اما کمی قبر تنگ است !

قبـפּﻝ בارے

سخـت تریـטּ ڪار בنیـا

بے محلے کرבטּ بـﮧ ڪسیـﮧ ڪـﮧ

با تـمـام פּجوב בפּستش בارے….

دلم برای آرامش صــــدایت

برای دوسَت دارم هایت

دلم برای آغوشت

دلم برای تو

تنــــــگ شده !

.

هروقت کم می آورم می گویم:

اصلا مهم نیست …

اما تو

تو که خوب میدانی نبودنت چقدر برایم مهم است